top of page
با این مقدمه کوتاه و بررسی اجمالی خاستگاه فکری و حوزه های فعالیت طباطبایی که بر بستری از خوانش چپ آلتوسری ( مارکسیست-لنینیست تندرو) قرار دارد، به بررسی نقش او در حوزه سیاست و اندیشه حکومتی می پردازیم.
جواد طباطبایی ، علاوه بر تحقیق و نگارش کتاب ، در موسسه ای خصوصی به نام پرسش نیز تدریس میکند .غالب اساتید این موسسه مارکسیست هستند و با طرح موضوعاتی که جذابیتهای فراوانی برای نسل جوان دارد، سعی در مهندسی افکار دارند.(1)
در این میان طباطبایی نیز با بیان و تشریح نسخهای جدید از اسلام، و در قالب فلسفه به استحکام ریشههای تشیع میپردازد. همین سیاست در سالهای اخیر، -خوانش مارکسیستی از اسلام- منجر به تعریف و اجرای نظریه صدور انقلاب در کشورهای منطقه توسط جمهوری اسلامی گردیده است.
چگونه نظریهها، راهکارهای سیاسی را میگشایند؟
مهمترین و جنجالی ترین نظریه طباطبایی مبحث ایران شهری است. به تعریف این اصطلاح از زبان خودش توجه کنید: «ایرانشهری به معنای تداوم اندیشه ایرانی در دوره اسلامی ست .» (۲)
در نگاه اول، به نظر میآید طباطبایی تنها به بررسی سیر اندیشه اسلامی میپردازد اما آنجا که وی اندیشه اسلامی را یک سیر تاریخی در اندیشه ایرانی میداند رگههای نرمالیزاسیون یک حکومت اسلامی در ایران هویداست. شاید به همین دلیل است که دولت او را محقق و اندیشمند قابل تقدیر دانست.
طباطبایی در بخشی دیگر از نظریه خود تلاش میکند تا شیعهگری را امری طبیعی در جامعه و ساختار دولت جلوه دهد و درک متفاوت ایرانیان از اسلام را امری مجاز برای بهره برداری حکومت از آن ترسیم نماید: «در جهان اسلام هم مثل همه ادیان لازم است که خلیفهای برای جانشین بنیانگذار دین باشد، اما ایرانیان هرگز آن خلیفه رسمی را به رسمیت نشناختند. اما ما به شکل متفاوتی جانشینی پیامبر(ص) را فهمیدیم و با این فهم متفاوت به کلی از جهان اسلام بیرون بودیم. یعنی در درونش بودیم، چون کشوری مسلمان بودیم، اما بیرونش بودیم زیرا وارد امت نبودیم، به همین دلیل است که عربها هنوز هم ما را به رسمیت نمیشناسند. زیرا ما از آغاز بیرون بودیم.
جواد طباطبایی علیرغم اخراجش از دانشگاه همواره ارتباطش را دست کم با بخشی از بدنه جمهوری اسلامی حفظ کرده است. ملاقاتهای او با حسن خمینی نوه روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی از همین دست است.
همچنین طباطبایی دوستی بسیار نزدیکی با عبدالکریم سروش دارد؛ یکی از پایه گذاران اصلی سیستم امنیتی جمهوری اسلامی، اصلاحطلبی تندرو، که اگرچه سالها آمریکا است اما هیچگاه دست از حمایت اصلاح طلبان حکومتی نکشیده و همواره از این گروه حمایت کرده است.
روزنامه سازندگی در بهمنماه ۱۳۹۸ نوشت طباطبایی در مدت اقامتش در آمریکا چند بار با سروش مکالمه تلفنی داشته و دیدار این دو را نیز محتمل دانسته است.(۳)
نقش طباطبایی در دولت جمهوری اسلامی
بخشی از نیروهای تندرو جمهوری اسلامی، طباطبایی را تئوریسین دولت حسن روحانی میدانند. این جناح از حکومت بارها در سخنرانیهایشان، وی را مشاوری مهم و امین برای حسن روحانی خواندهاند. پیوستن دخترش، آرین طباطبایی را نیز به تیم مذاکرات هستهای وین از سوی آمریکاییها، جهت تسهیل در روند مذاکرات، به فال نیک میگیرند و بر این باورند حضور آرین طباطبایی در تیم مذاکره کننده به نفع جمهوری اسلامی است و حکومت ایران از این طریق میتواند امتیازات بیشتری را به دست آورد.
حسن عباسی یکی از نیروهای تندروی جمهوری اسلامی درباره جواد طباطبایی میگوید: «تئوریسین اصلی دولت روحانی، آقای طباطبایی است که می گوید “اسلام مرده است و علمای اسلام در چهارده قرن گذشته ماندهاند” و رئیس جمهوری به او جایزه ویژه فارابی را می دهد».(۴)
جواد طباطبایی در مصاحبهای که با روزنامه اعتماد ملی داشت، اعلام کرد که به سیاست ورود میکند و دلیل آن را امیدواری به کاندیداهایی اعلام کرد که مطالبه محور هستند و میتوانند بخشی از مطالبات داخلی را پاسخ دهند. او در این مصاحبه بر نقش خطرات داخلی برای رژیم تاکید کرد و گفت مهمترین خطری که جمهوری اسلامی را تهدید میکند خطرات داخلی است و دقیقا به همین دلیل باید این مشکل را رفع کرد.
وی با وجود اینکه اصلاحات را در ایران را شکست خورده میدانست اما در انتخابات سال ۱۳۸۸ حضوری فعال داشت با این باور که بتوان گفتمانی جدید را از دل اصلاحات متولد کرد. کاندیدای مورد حمایت طباطبایی در آن سال کروبی بود.(۵)
مشاور غیر رسمی در حوزه سیاست خارجی چگونه میاندیشد؟
عقاید طباطبایی در حوزه سیاست بین الملل تنشزا و خصمانه است. وی در سخنرانی خود، در دومین سمپوزیوم مناسبات فرهنگی، تاریخی و اجتماعی ایران - قفقاز اعلام کرد عربستان کشور نیست. با گذشت دههها از تاسیس جمهوری اسلامی، و خصومتورزی خمینی از منظر ایدئولوژیک مذهبی با سایر کشورها، طباطبایی از زاویه فرهنگی و جامعه شناختی همین امر را دنبال میکند؛ هر چند که نیمنگاهی هم در این ماجرا به مذهب دارد.(۶)
سید جواد طباطبایی در بخشی از جوابیه خود به سید محمد خاتمی، درباره پیشنهاد اداره کشور به شکل فدرالیستی توسط وی، مینویسد: "هر کشوری مشکلاتی دارد که تنها میتوان با توجه به شناخت درست تاریخ و فرهنگ آن کشور آن مشکلات را فهمید و راه حلهایی برای آنها پیدا کرد. ایران، در دورههایی که نظام کمابیش معقولی داشته، پیوسته، کشوری متمرکز، اما در عین حال متکثر بوده است. به نظر من، تا زمانی که حکومت قانون وجود نداشته باشد، نه قدرت مرکزی استواری ایجاد خواهد شد و نه چنان شرایطی فراهم خواهد آمد که کثرتها بتوانند مناسباتی آزاد و برابر با مرکز ایجاد کنند." (۷)
در این نوشته او تلاش میکند با حربه دفاع از حفظ تمامیت ارضی، جمهوری اسلامی را یک حکومت "معقول" معرفی میکند. با توجه به سوابق طولانی مطالعاتی طباطبایی، وی با درک کافی تلاش بر استمرار جمهوری اسلامی دارد؛ حکومتی که ماهیت خود را از «آمریکا ستیزی» میگیرد.
وی بر این باور است دخالت رادیکال در امور سیاسی منجر به جنگ داخلی و تجزیه ایران خواهد شد، از این رو همان حرفهایی را تکرار میکند که جناحهای سیاسی جمهوری اسلامی بیان میکنند؛ تجزیه و جنگ داخلی در صورت سرنگونی جمهوری اسلامی.
bottom of page