top of page

بیانیه بنیاد فرشگرد در آسیب‌شناسی و نقد عملکرد اپوزیسیون در دو سال گذشته


بنیاد فرشگرد باور دارد که چند کاستی فرهنگی-سیاسی در چند دهه گذشته بویژه در دو سه سال اخیر بر کارایی بسیاری از سازمان‌ها،فعالان سیاسی و بخش بزرگی از اپوزیسیون تاثیرات منفی گذاشته است.


نخست: تحلیل‌ها و نگرش‌ها و پیش‌بینی‌های آرزومدارانه و خوش‌خیالانه و خام‌انگارانه از واقعیات سیاسی و اجتماعی.

برای نمونه، دیدگاه بسیاری از کسانی که در سال‌ها یا حتی دهه‌های گذشته همواره پیش‌بینی کرده یا شعار داده‌اند که تا چند ماه دیگر تغییرات ناگهانی همچون فروپاشی ساختار قدرت در ایران رخ خواهد داد، معمولا با گونه‌ای آرزواندیشی همراه بوده و طبیعتا نیز درست از آب در نیامده است. مهم‌ترین آسیب چنین دیدگاه‌های آرزومدارانه و خوش‌خیالانه آن است که با گسترش امید واهی، موجب دلسردی می‌شود و از آن مهم‌تر، بسیاری از سازمان‌ها و فعالان سیاسی را از برنامه‌ریزی اصولی درازمدت یا حتی میان‌مدت باز می‌دارد.


دوم: رویکرد منفعلانه و نداشتن برنامه‌ریزی درازمدت.

بسیاری از سازمان‌ها/فعالان سیاسی اپوزیسیون به جای در پیش گرفتن روشی کنشگرانه و پویا برای نهادسازی به منظور تغییرات سیاسی/اجتماعی/فرهنگی و داشتن برنامه‌ریزی درازمدت، معمولا منفعل بوده و تنها به هنگام خیزش‌های مردمی در ایران، با ایجاد اتحادها و ائتلاف‌های سست‌ بنیاد می‌کوشند بر موج اعتراضات مردمی سوار شوند. این ائتلاف‌های سست‌بنیاد نیز معمولا بر پایه نزدیکی و هم‌سنخی دیدگاه‌های سیاسی و ایدئولوژیک شکل نمی‌گیرند و اغلب ماهیتی فرصت‌طلبانه و کوتاه‌نگرانه برای «عقب نماندن از قافله» دارند. 


سوم: گریز از فرهنگ نقد مسئولانه و مسئولیت‌پذیری میان سازمان‌ها و فعالان سیاسی.


نمونه این نگرش و رویکرد را در سال  ۲۵۸۱ شاهنشاهی (۱۴۰۱ هجری خورشیدی) پس از اعتراضات مردمی که در پی قتل حکومتی جاویدنام مهسا امینی در ایران رخ داد، شاهد بودیم. فشارها و درخواست‌های فراوانی برای «ائتلاف فوری» میان افراد و سازمان‌هایی که هیچ همگنی و سنخیت فکری با یکدیگر نداشتند، در میان بود. می‌کوشیدند از سلبریتی‌ و هنرمند تا ورزشکار و فعال حقوق بشر و رهبر گروه‌های مسلح تجزیه‌طلب را در کنار هم قرار دهند و از آن ائتلاف بسازند. خروجی آن نیز «جمع جورج تاون» و منشور آن (مشهور به منشور همبستگی یا منشور مهسا) بود که ناگزیر فرجامی جز فروپاشی زودهنگام نداشت.


شوربختانه در آن بحبوحه، بسیاری از سازمانهای سیاسی به جای انتقادهای مسئولانه و هشدار درباره ناپایداری ائتلاف‌های سست‌بنیاد، به طمع گرفتن سهم یا از بیم کنار گذاشته شدن و عقب نماندن از قافله، با منشور همبستگی همراه شدند. برای نمونه چند سازمان سیاسی همچون شورای مدیریت گذار، شورای تصمیم، و حزب مشروطه ایران (لیبرال-دموکرات) در آن زمان از منشور حمایت کردند و در پی افزودن نمایندگان خود به جمع منشور همبستگی بودند. البته در همان هنگام (ماه مارس سال ۲۰۲۳) شماری از هموندان حزب مشروطه به همراه چندی از کنشگران ایرانگرا با انتشار بیانیه‌‌ای سرگشاده، انتقادات خود را این منشور سست‌بنیاد ابراز نمودند و درباره ناپایداری آن هشدار دادند (لینک بیانیه). طبیعتا گذشت زمان درستی این هشدارها را نشان داد.


از همان تاریخ به بعد خانم میترا جشنی، مدیر اجرایی بنیاد فرشگرد، و همراهان بنیاد فرشگرد همکاری خود را با حزب مشروطه قطع نموده و اخیرا نیز با حفظ احترام، به صورت رسمی استعفای خود را از هموندی این حزب اعلام کرده‌اند، چرا که حتی پس از فروپاشی منشور نیز، کمیته مرکزی این حزب به همکاری با گروه‌هایی مانند «شورای تصمیم» و «شورای مدیریت گذار» که افرادی همچون آقای عبدالله مهتدی (با مواضع تجزیه‌طلبانه و پیشینه ایران‌ستیزانه) در آن‌ عضو هستند ادامه داده‌اند. به باور ما همکاری با فعالان و‌ سازمان‌های سیاسی که به تمامیت ارضی ایران باورمند نیستند یا درباره آن مواضع گنگ و دو-پهلو دارند، روندی اشتباه و پرهزینه برای جنبش ملی ایران بوده و خواهد بود.


بنیاد فرشگرد برای همه احزاب و سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی که در چارچوب ملی و ایرانگرایانه علیه جمهوری اسلامی کنشگری می‌کنند، احترام قائل است و آرزوی کامیابی دارد و امیدوار است که این احزاب و سازمان‌ها با نگاه به نقدهای سازنده، بتوانند در جهت حفظ منافع، حقوق و آزادی ملت ایران و شکوه و سربلندی میهن گام بردارند.


پاینده ایران

جاوید شاه

۱۸ خرداد ۲۵۸۳ شاهنشاهی

Comments


bottom of page