در ماهها و هفتههای اخیر شاهد حملات سازمان یافتهای از سوی برخی از اعضای حزب تازه تاسیس
"ایران نوین" (با دبیری آقای حامد شیبانی راد) به فعالان پادشاهیخواه از طیفهای گوناگون بودهایم. شوربختانه چنان به نظر میرسد که برخی اعضای حزب تازهتاسیس «ایران نوین» رویکرد سرکوب و حمله و انگزنی به همه پادشاهیخواهان جز خودشان در پیش گرفتهاند. بدیهی است که این رویکرد حذفی و عصبی، به از میان رفتن تنوع آراء در میان پادشاهیخواهان خواهد انجامید.
برای نمونه در تاریخ ۱۹ ماه می سال جاری(۲۰۲۴) میلادی خانم نسیم بهروز، عضو حزب ایران نوین و دبیر دفتر امور رسانهای این حزب در توییتر رسمی خودشان، با ادبیاتی سخیف جناب دکتر رضا تقیزاده، مدیر دفتر پیشین علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی و از یاران و همراهان امروز ایشان را «نمونهای عالی و قابل مطالعه از تجمیع عقدههای سیاسی» خواند (۱).
پیشتر نیز در یک دور دیگر از حملات سایبری سازمانیافته به جناب رضا تقیزاده در تاریخ ۲۰۲۳ اول ماه جولای سال گذشته، آقای علیرضا کیانی، رئیس کمیته مرکزی این حزب به طور ضمنی ایشان را «فردی طرد شده از سوی بزرگان» خطاب نمود (۲).
پرواضح است که این حملات سخیف به یک شخص محدود نمانده و بسیاری از طیفها و فعالان پادشاهیخواه بویژه پیشکسوتان هدف این حملات و ترور شخصیت بودهاند. شوربختانه این رویکرد حذفی و عصبی و تلاشهای پیاپی برای ترور شخصیت منتقدان یادآور روشهای ناپسند جناح اصلاحطلب جمهوری اسلامی و دفتر تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه است که موجب نگرانیها و پرسشهای بسیاری درمیان دوستداران شاهزاده رضا پهلوی در شبکههای اجتماعی شده است. این حملات سخیف از جانب افرادی که خود را نوپهلویگرا میخوانند و از قضا بسیاریشان تا چندی پیش از تبلیغکنندگان و رایجمعکنندگان و وابستگان به یکی از دو جناح اصلاحطلب یا اصولگرای رژیم جمهوری اسلامی بودهاند، بیش از آنکه از روی دلسوزی و با نیت سازندگی و بهبود در جبهه پادشاهیخواهان مطرح شود، جنبه حذفی و ایجاد خفقان دارد.
بیگمان انتقاد از همه فعالان و شخصیتهای سیاسی حتی پیشکوستان در قالبی منطقی و در چارچوب ادب سیاسی امری پسندیده و لازم است. اما ناگفته پیداست که نقد مواضع سیاسی با ترور شخصیت تفاوتهای آشکاری دارد.
بنیاد فرشگرد با خط و مشی و گرایش سیاسی پادشاهیخواهانه بر این باور است که پافشاری بر بازگویی حقیقت نه تنها «تندروی» و «افراطیگری» به معنای ناپسند آن به شمار نمیآید، بلکه رویکردی شایسته و سزاوار میباشد که میباید به عنوان یک خط مشی اخلاقی سرلوحه همه افراد و گروههای سیاسی قرار گیرد. این روزها تلاش بسیاری میشود که با مغلطه، واژگان «راستگرایی» و «افراطیگری» را در هم بیامیزند و از ترکیب «راست افراطی» برای برچسبزنی بهره ببرند. در پاسخ باید تاکید که افراط در بازگویی حقیقت، عین راستی و درستکرداری است.
شعلههای فروزان میراث پادشاهی ایران که تبلور آن در کف خیابانهای میهن، با شعارهای «رضاشاه روحت شاد» و «جاویدشاه» نمایان است، به پاس رنجهای بیدریغ پیشکسوتان این عرصه زنده مانده است؛ شایسته نیست که این میراث قربانی منفعتطلبیها و سستاخلاقی برخی از اعضای حزب تازهتاسیس ایران نوین شود که دبیر نخست آن، آقای حامد شیبانی راد، با طرح عبارات مغشوش و سردرگمی همچون «جمهوری مشروطه» و امثال آن پیوسته محور ایجاد دعواهای مجازی بیهوده و بیحاصل بوده است (۳).
اینگونه عبارات و در پی آن برخوردهای سخیف و حذفی با فعالان پادشاهیخواه منتقد بیشتر به گونهای شوخی تلخ شبیه است تا نقدی استوار و سازنده. مبادرت به حملات بیپایه و ترور شخصیت افراد، به عنوان ابزار کار سیاسی، بیگمان در تضاد با ارزشها و آرمانهای والای ایرانگرایانه است.
باور و توصیه ما به همه نهادهای و سازمانهای سیاسی بویژه ایرانگرایان/پادشاهیخواهان این است که به جای فرافکنی و ایجاد تفرقه میان طرفداران سامانه پادشاهی و ایرانگرایان از طیفهای گوناگون، از تجارب ارزشمند بزرگان این طیف و سایر نیروهای باورمند به این سامانه برای پرهیز از تکرار اشتباهات چهلپنج سال گذشته بهره جویند.
هیئت مدیره بنیاد فرشگرد
نهم خرداد، ۲۵۸۳ شاهنشاهی
پاینده ایران
جاوید شاه
Comments